بررسی نظرات موافق و مخالف جریان اصلاحات/ فرصتی که اصلاحطلبان به رقبا اهدا کردند

در تاریخ ۲۶ مردادماه، جبهه اصلاحات بیانیهای با عنوان «آشتی ملی» را منتشر کرد. این بیانیه با واکنشهای انتقادی فراوانی از سوی جریانهای سیاسی و رسانهها مواجه گردید. در این سند، جبهه اصلاحات «آشتی ملی» و پیامدهای آن را به عنوان تنها مسیر نجات کشور و فرصتی بینظیر برای تغییر و بازگشت به مردم معرفی کرده است. همچنین بر این نکته تأکید کرده که «بدون شک، اگر به اصلاحات اساسی و ساختاری عمیق پرداخته نشود، آشتی ملی و عفو عمومی تنها به یک نمایش سیاسی تبدیل خواهد شد.»
سوالی که مطرح میشود این است که چرا این بیانیه موجی از انتقادات را به دنبال داشت؟ برای یافتن پاسخ، باید به محتوای بیانیه مراجعه کرد. در بخشی از آن، سه گزینه برای دولت و ملت به منظور عبور از این برهه تاریخی ارائه شده که به شرح زیر است: «الف) ادامه وضعیت کنونی، که همراه با آتشبس شکننده و آیندهای نامشخص است. ب) تکرار الگوی ۲۲ سال گذشته؛ مذاکره تاکتیکی برای خرید زمان بدون حل مشکلات اساسی. ج) شجاعانه آشتی ملی و دوری از خصومت در داخل و خارج کشور. هدف این گزینه، اصلاح ساختار حکمرانی و بازگشت به اصل حاکمیت مردم از طریق برگزاری ات آزاد و حذف نظارت استصوابی است. همچنین، در این بند به پایان دادن به تنشها و انزوای بینالمللی اشاره شده است.
بخشهای مربوط به مذاکره با آمریکا و مکانیسم ماشه، مهمترین محور انتقادات را تشکیل داده است. جبهه اصلاحات، برای جلوگیری از فعال شدن این مکانیسم، بر مذاکره مستقیم با آمریکا تأکید کرده و همچنین آمادگی خود را برای توقف داوطلبانه غنیسازی و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی به منظور رفع کامل تحریمها اعلام کرده است. این موضع نه تنها با اعتراض اصولگرایان روبرو شد، بلکه بسیاری از اصلاحطلبان نیز به انتقاد از آن پرداختند.
مخالفان چه نظری دارند؟
انتقاد اصولگرایان از بیانیه جبهه اصلاحات و پیشنهاد مذاکره با آمریکا، به ویژه در شرایطی که کشور تجربه یک نبرد ۱۲ روزه را پشت سر گذاشته، امری طبیعی و پیشبینیپذیر بود. به خصوص اینکه برخی از چهرهها با واکنشهای شدیدی این بیانیه را نوعی «پاس گل به دشمن» نامیدند. روزنامه کیهان نقدی با عنوان «بیانیه جبهه اصلاحات، یا ترجمه فارسی سخنرانی نتانیاهو» منتشر کرد. حسین شریعتمداری نیز در یادداشتی نوشت: «ستون پنجم دشمن هرچند همواره تلاش میکند که شناسایی نشود، اما تطابق و همسویی آن با اهداف اعلامشده دشمن، میتواند نشانهای از سرسپردگی آنها باشد.»
صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری، نیز به شدت از این بیانیه انتقاد کرد و آن را دستاویزی برای انتقاد از مقاله اخیر محمدجواد ظریف درباره تغییر پارادایم دانست. محصولی در نوشتهای اشاره کرد: «از مسئولین محترم توقع میرود این بار به شکلی واکنش نشان دهند که متوهمان براندازی درک کنند که بین برخورد با خیانت و حماقت تفاوت بنیادینی وجود دارد.»
روزنامه اصولگرای خراسان هم تصریح کرد: «بیانیه اخیر جبهه اصلاحات بیش از هرچیز به عنوان یک اعلان رسمی برای عبور این جریان از دولت مسعود پزشکیان و گفتمان او به شمار میرود. این عبور نه تنها از نظر سیاسی بلکه از نظر ماهوی هم به چشم میخورد. در سالگرد یکسالگی دولت، این بیانیه بیشتر به مثابه خنجری پنهان بر پیکره دولت به نظر میرسد تا حامل یک پیام تازه.»
با این حال، تنها اصولگرایان نبودند که به این بیانیه اعتراض کردند. بسیاری از اصلاحطلبان نیز به صراحت موضع مخالفی را در برابر آن اتخاذ کردند. در حقیقت، اکثریت اعضا و احزاب اصلاحطلب از این بیانیه به نوعی برائت جستند و آن را مورد تایید قرار ندادند. چندی از چهرههای نزدیک به جریان اعتدال این بیانیه را نسخهای «کادوپیچشده برای تسلیم ایران» توصیف کردند. به عنوان مثال، سعید نورمحمدی از مخالفت حزب ندای ایرانیان با صدور چنین بیانیههایی خبر داد و گفت: «این حزب در جلسات جبهه به صدور آنها رأی منفی میدهد.»
حمیدرضا جلاییپور، فعال اصلاحطلب، همچنین بیانیه اخیر جبهه اصلاحات را «فول درشت» نامید و با اشاره به شرایط جنگی و دشمنی اسرائیل، این بیانیه را نوعی پاس گل به تندروهای خالصگرا و سرنگونیطلبان دانست.
محمدرضا جلاییپور، فرزند جلاییپور و از امضاکنندگان بیانیه موسوم به روزنه گشایی، در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: «چرا پس از حمله دو قدرت اتمی به ایران و با تأکید بر نیاز به ابتکار عمل دیپلماتیک و ایجاد منافع اقتصادی برای همسایگان و کشورها در راستای رشد و تأمین امنیت ایران، در متن بیانیه نیازی به تأکید بر تقویت قوای نظامی و دفاعی ایران حس نشد؟» یادداشت او نه تنها مورد استقبال اصولگرایان قرار گرفت، بلکه در کانالهای تلگرامی آنها نیز دستبهدست شد.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی، نیز دو فرضیه بیانیه اصلاحات را «غلط» قلمداد کرد. او بیان داشت: «در این بیانیه عملاً بهجای ارائه نسخهای برای صلح، نسخهای کادوپیچشده برای تسلیم ایران ارائه شده است.» روزنامه اصلاحطلب هممیهن نیز با انتشار گزارشی در ۸ بند به نقد این بیانیه پرداخت و نوشت: «این بیانیه به نوعی پاس گلی تلقی میشود که به تندروها داده شد. در حالی که اقتصاد و جامعه ایران با بحرانهای رو به گسترش مواجهاند، وجود چنین بیاعتمادی میتواند خطرات بیشتری از خود بحرانها به همراه داشته باشد.»
دفاعیات موافقان اصلاحطلب از بیانیه جنجالی
با وجود انتقادات شدید، تعدادی از شخصیتهای سیاسی از این بیانیه دفاع کردند. ابراهیم اصغرزاده در گفتوگو با جماران تأکید کرد: «منتقدان بیانیه جبهه اصلاحات به واقع با امنیتیسازی فضای سیاسی و نسبت دادن این جبهه به دشمن، همان کارهایی را انجام میدهند که سالها افرادی چون حسین شریعتمداری و مفسران صداوسیما به انجام آن پرداختهاند؛ یعنی برچسبزنی برای خاموش کردن گفتمان اصلاحی.»
او در پاسخ به انتقادات حمیدرضا جلاییپور افزود: «بیانیه جبهه اصلاحات نه تنها فول درشت نبود بلکه سیاستهای فول درشت از سوی برخی مدعیان اصلاحطلبی اعمال میشود. این روش نشاندهنده مصادره پروژه وفاق ملی به اصلاحات محدود و امنیتیسازی گفتمان اصلاحی و همسویی با اقتدارگرایان به اسم اصلاحات است. اگر اصلاحطلبی بخواهد باقی بماند، باید مرز خود را با این منطق به وضوح مشخص نماید.»
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه، نیز به ارزش واقعبینانه این بیانیه اشاره کرد و گفت: «این بیانیه به نفع مردم ایران، آینده کشور و حتی خود نظام است.» حزب اتحاد ملت تنها حزبی بود که در تضاد با دیگر احزاب اردوگاه چپ، از این بیانیه حمایت کرد.
با این وجود، بیانیه جبهه اصلاحات، صرفنظر از صحت یا نادرستی محتوای آن، بار دیگر نشان داد که هر اقدامی در عرصه سیاسی در فضای پرتنش کنونی ایران میتواند عواقبی فراتر از نیت اولیه به دنبال داشته باشد. در شرایطی که جامعه تحت فشار بحرانهای اقتصادی و امنیتی قرار دارد، کوچکترین اقدام سیاسی که با جریان اصولگرایی تضاد داشته باشد، میتواند به ابزاری برای جناحهای رقیب تبدیل شود. از همین رو، به نظر میرسد اصلاحطلبان بیش از هر زمانی نیازمند رصد دقیق وضعیت سیاسی و فضای عمومی جامعه و حاکمیت و تاثیر آن بر متن بیانیهها و مواضع خود هستند؛ چراکه هزینه یک تصمیم شتابزده میتواند به مراتب بیشتر از دستاوردهای احتمالی آن باشد. اگر بیانیهای نظیر این از سوی اصلاحطلبان علیه جو سیاسی حاکم صادر شود، میتواند به یک پاس گل بزرگ برای مخالفان و منتقدان تبدیل گردد.
31215