راهی به وحشت یا مسیر صلح؟

“`html

نشست سه‌جانبه رهبران جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ایالات متحده که جمعه‌شب در کاخ سفید برگزار شد، واکنش‌های متعددی را در ایران به همراه داشت. طرح ایجاد یک کریدور در ارمنستان با عنوان «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه جهانی»، که به‌عنوان جایگزینی برای «کریدور زنگزور» مطرح شده است، به سخنان و واکنش‌های گوناگون مقامات و سیاستمداران ایرانی منجر گردید.

در عین حال، بر اساس متنی که از بیانیه امضاشده از سوی رهبران آذربایجان، ارمنستان و آمریکا منتشر گشته، اشاره‌ای به «ساخت کریدور» نشده بلکه تنها به «رفع انسداد مسیرهای حمل و نقل» اشاره شده که در واقع به تسهیل تردد میان باکو و نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان مربوط می‌شود.

از زمان پایان جنگ دوم قره‌باغ در سال 2020 که به پیروزی جمهوری آذربایجان و بازپس‌گیری اراضی اشغال شده از سوی ارمنستان انجامید، موضوع ایجاد یک کریدور تجاری در ارمنستان به مسئله‌ای کلیدی نه فقط برای این دو کشور بلکه برای ایران تبدیل شده است. تمایل آذربایجان برای اعمال حاکمیت بر این مسیر از سوی ایران به‌عنوان «تغییر در ژئوپلیتیک منطقه» تلقی می‌شد، زیرا مقام‌های ایرانی بر این باورند که اگر این مسیر به جمهوری آذربایجان واگذار شود، دسترسی ایران به ارمنستان مختل خواهد شد.

آذربایجان به هیچ عنوان پذیرای نظارت نیروهای حافظ صلح روسی بر این کریدور نبود و بر لزوم حاکمیت کامل خود بر آن تأکید داشت. با این حال، مستندات جمعه‌شب در واشنگتن، نشان می‌دهد که تصرف کریدور زنگزور توسط جمهوری آذربایجان به نظر منتفی می‌رسد، اما بازیگر جدیدی به این معادله وارد شده است.

بر اساس گزارش‌های منتشر شده، زمین‌های این کریدور به مدت 99 سال به‌وسیله آمریکا اجاره شده و پیمانکاران آمریکایی مسئولیت ساخت و بهره‌برداری از آن را بر عهده خواهند داشت. این مسیر خاک جمهوری آذربایجان را به نخجوان، که در میان ایران، ترکیه و ارمنستان واقع شده، متصل خواهد کرد.

توافقات مربوط به صلح جمهوری آذربایجان و ارمنستان که در واشنگتن امضا شد، اظهارنظرهای متنوعی را در ایران برانگیخت. علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبری در امور بین‌الملل، به‌طور تلویحی نسبت به تهدید‌های خارجی مبنی بر استفاده از زور هشدار داد و اشاره کرد که: «معادلات و روابط در این منطقه تنها محدود به آذربایجان و ارمنستان نیست و ممکن است به جابه‌جایی مرزهای ایران منجر شود، بنابراین ما حق داریم از منافع خود به شدتی قوی دفاع کنیم.» در مقابل، وزارت امور خارجه ایران به‌طور احتیاط‌آمیز از پیشرفت به سوی صلح استقبال کرده، اما نگرانی خود را درباره حضور بازیگران خارجی در منطقه بیان نمود.

در بیانیه وزارت امور خارجه که روز شنبه منتشر شد، آمده است: «جمهوری اسلامی ایران با نهایی شدن متن توافق صلح توسط دو کشور، این رخداد را یک قدم مؤثر در دستیابی به صلح پایدار در منطقه می‌داند. اما همچنین نگرانی خود را از پیامدهای منفی هرگونه مداخله خارجی، به‌ویژه در مجاورت مرزهای مشترک که منجر به عدم امنیت و ثبات پایدار در منطقه شود، ابراز می‌دارد.»

منتقدان ساخت کریدور اتصال بین سرزمین اصلی آذربایجان و نخجوان از طریق ارمنستان معتقدند که این اقدام می‌تواند دسترسی ایران به ارمنستان را مسدود کند. این دسته همچنین تأکید می‌کنند که در حال حاضر، جاده ارتباطی بین باکو و نخجوان از طریق خاک ایران و کریدور ارس در دسترس است و نیازی به ایجاد کریدور جدید مشاهده نمی‌شود. با این وجود، بیانیه واشنگتن به دنبال رفع انسداد در دسترسی از طریق مسیر ارمنستان بوده و به ایجاد کریدوری تحت سلطه آذربایجان یا دیگر کشورهای اشاره‌ای نکرده است.

کارشناسان و تحلیلگران در مورد تحولات اخیر در قفقاز جنوبی نظرات کاملاً متفاوتی دارند. برخی تحلیلگران امضای توافقات صلح در واشنگتن را امری بی‌اهمیت می‌دانند و آن را خبری بی‌پایه توصیف می‌کنند، درحالی‌که گروهی دیگر به‌عنوان یک خطر جدی برای ایران بر آن تأکید می‌کنند و از مسدود شدن مرزهای ایران با ارمنستان و نفوذ کشورهای ناتو در مرزهای شمالی کشور سخن می‌گویند.

محسن پاک‌آئین، سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان به «هم‌میهن» می‌گوید: «مسئله دالان زنگزور در این نشست مطرح نشد، و اینکه مسیری به نام مسیر ترامپ معرفی شده است، اکنون تنها یک طرح است که هنوز نهایی نشده و هیچ سند رسمی برای اجاره 99 ساله یا حضور پیمانکاران آمریکایی در این پروژه امضاء نشده است.» در متن بیانیه 7 ماده‌ای که توسط رؤسای جمهور آمریکا و آذربایجان و نخست‌وزیر ارمنستان امضا شد، به اجاره 99 ساله نواحی در خاک ارمنستان اشاره‌ای نشده‌است.

محمود شوری، معاون موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) به اعتقادش که واژه‌هایی نظیر «جنگ کریدورها» یا «خفگی ژئوپلیتیک» برای توصیف تحولات اخیر مبالغه‌آمیز است، تأکید می‌کند. او در گفت‌وگوی خود با «هم‌میهن» می‌گوید: «به نظر من، نباید در مورد این رویداد به‌ویژه مبالغه کرد. به هر حال، این مسیر جدید در صورت ایجاد، تنها بخشی از نیازهای جمهوری آذربایجان را تأمین می‌کند و ممکن است در آینده به یک بخش کوچک از پروژه کریدور میانی تبدیل گردد.

این مسیر تأثیر مشخصی در کریدورها نخواهد داشت. به گفته او، «اینکه عده‌ای از جنگ کریدورها سخن می‌گویند، به‌طور قابل توجهی مبالغه است. در حال حاضر بیش از 90 درصد کالاها به‌وسیله دریا جا به جا می‌شوند و کالاهایی که از طریق کریدورهای زمینی انتقال می‌یابند، سهم کوچکی از کل تجارت بین‌المللی است که نمی‌توان آن را از طریق دریا جابجا کرد.»

با این وجود، برخی واکنش‌ها در تهران نسبت به این تحولات بسیار تند بود. محسن رضایی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «هرگونه تلاشی برای انسداد مسیر تجاری و عبوری ایران به روسیه و اروپا از طریق گذرگاه زنگزور، محکوم به شکست خواهد بود. این اقدام، خیالی است که به کابوسی برای طراحان آن تبدیل خواهد شد.» علی‌اکبر ولایتی نیز با ابراز این نگرانی که این توطئه، امنیت قفقاز جنوبی را تهدید می‌کند، تأکید کرد که ایران چه با روسیه و چه بدون آن، در راستای حفظ امنیت قفقاز جنوبی می‌کوشد و بر ارتباط این پرونده با مواضع روسیه تأکید کرد.

اما واکنش وزارت امور خارجه به این موضوع به مراتب محتاطانه‌تر بود. اسماعیل بقایی، سخنگوی این وزارتخانه در جلسه هفتگی خود با خبرنگاران به‌وضوح عنوان کرد: «مداخله قدرت‌های فراملی این منطقه را به‌هیچ‌وجه و به هر طریقی مفید نمی‌دانیم. ما صریحاً مخالفت خود را با آن اعلام کرده‌ایم و در تماس‌های آینده‌مان با مقامات ارمنستان هم این مسئله را به‌روشنی مطرح خواهیم کرد.» او افزود: «منطقه قفقاز جنوبی از لحاظ ژئوپلیتیک، سیاسی و اقتصادی و روابط همسایگی برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است، به همین دلیل طبیعی است که ما در فرایند‌هایی که ممکن‌است سرنوشت تحولات آنجا را تحت تأثیر قرار دهد، دخیل باشیم.»

محمود شوری، پژوهشگر مسائل اوراسیا به «هم‌میهن» اشاره می‌کند که «تأثیر این توافق در ایران یک مسئله بلندمدت است که تنها با گذشت زمان روشن خواهد شد. در حال حاضر نمی‌توان به‌روشنی در مورد آن اظهارنظر کرد. چه آن‌هایی که سعی می‌کنند اهمیت این ماجرا را کم جلوه دهند و ادعا می‌کنند که این رویداد مهمی نبود، ممکن است در آینده با تغییرات دیگری روبرو شوند و چه آن دسته که موضوع را بسیار بزرگ می‌کنند و آن را شکست بزرگی برای ایران به شمار می‌آورند، شواهد کافی برای اثبات ادعای خود ندارند.» شوری همچنین در مورد توصیه‌های تند برخی افراد در واکنش به این تحولات می‌گوید: «این توصیه‌ها غالباً مدیریت پذیر نیستند و ممکن است عواقب سنگینی برای کشور داشته باشند.»

صلح مفید است
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به نزدیکی ارمنستان و آذربایجان به صلح پایدار، پس از بیش از سه دهه درگیری، خوشامد می‌گوید. اسماعیل بقایی، سخنگوی این وزارتخانه عنوان کرد: «در مورد اصل موضوع انعقاد توافق صلح، این موضوع جدیدی نیست و ما در مذاکرات قبلی، پیوسته دو طرف را تشویق به تسریع در امضای موافقتنامه صلح کرده‌ایم. به عقیده ما این موافقتنامه می‌تواند به مثابه یک نقطه عطف در تثبیت صلح و ثبات در قفقاز جنوبی قلمداد شود.» محسن پاک‌آئین، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان نیز در این باره اضافه کرد: «جمهوری اسلامی ایران از برقراری صلح و ثبات در قفقاز جنوبی استقبال می‌کند.

این صلح موجب امنیت خواهد شد و امنیت نیز پیشرفت در همکاری‌های اقتصادی میان کشورها را در پی خواهد داشت و توسعه اقتصادی ارمنستان و جمهوری آذربایجان را به ارمغان خواهد آورد، که به‌طور طبیعی ما نیز از مزایای این صلح و رونق اقتصادی سود خواهیم برد.» پاک‌آئین خاطر نشان می‌کند: «مسیر صلح در قفقاز جنوبی ممکن است طولانی باشد، اما جمهوری اسلامی ایران از صلح استقبال می‌کند و هر گونه تلاشی که در توان داشته باشد برای تسریع در امضای پیمان صلح بین آذربایجان و ارمنستان انجام خواهد داد.»

جمهوری اسلامی ایران همواره در تلاش برای تسهیل گفتگوها به‌منظور صلح و آشتی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بوده و با تأکید بر حفظ تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان و مخالفت با اشغال خاک آن کشور از سوی ارمنستان، نگرانی خود را از تغییر مرزهای بین‌المللی و قطع ارتباط ایران و ارمنستان ابراز کرده است.

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه در این زمینه اظهار داشت: «ما مرز کوچکی با ارمنستان داریم که از امن‌ترین مرزهای کشور محسوب می‌شود. روابط تاریخی و دیرینه ما با ارمنستان نیز قوی است. ما همواره با جدیت مواضع خود را مطرح می‌کنیم.» او ادامه داد: «ما همواره از رفع انسداد و گسترش مسیرهای ارتباطی با کشورهای منطقه به‌عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی استقبال کردیم و همچنین تأکید کرده‌ایم که تحولات نباید مغایر با حقوق بین‌الملل باشد، نباید مرزهای بین‌المللی را نقض کند و نباید حاکمیت ملّی کشورهای دیگر را به خطر اندازد. این موضع ماست و دو کشور همسایه به خوبی از آن مطلع هستند.»

آنچه امضا شد پیمان صلح نبود
برخلاف برخی گزارش‌ها و ادعاها، آنچه که در جمعه شب در واشنگتن به امضا رسید، یک پیمان نهایی صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان نبود، بلکه فقط ابراز آمادگی برای امضای نهایی توافقنامه صلح بود و به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، «پاراف پیش‌نویس پیمان صلح» به شمار می‌رفت. محسن پاک‌آئین به «هم‌میهن» می‌گوید: «سندی که در واشنگتن امضا شد تنها یک موافقت‌نامه ابراز تمایل دو طرف به برقراری صلح در قفقاز بود. این توافق بیشتر به‌عنوان یک سند سیاسی شناخته می‌شود که در اصطلاح به‌عنوان نیت‌نامه یا Letter of Intent محسوب می‌گردد. بنابراین در نشست جمعه شب کاخ سفید، الهام علی‌اف و نیکول پاشینیان، رهبران آذربایجان و ارمنستان تنها بر اراده سیاسی خود برای برقراری صلح تأکید کردند.»

پاک‌آئین به موانع موجود که مانع از امضای نهایی پیمان صلح شده تأکید می‌کند: «پیمان صلح که باید شامل مفاد متعددی باشد، باید مورد تأیید دو کشور قرار گیرد و همچنین در مجالس هر دو کشور به تصویب برسد و هنوز راه درازی برای نهایی شدن آن باقی است. هرچند پیش‌نویس این پیمان آماده شده، اما مانع عمده‌ای که در برابر امضای نهایی آن وجود دارد، مسئله قانون اساسی ارمنستان است که این قانون، منطقه قره‌باغ را بخشی از خاک ارمنستان می‌داند. جمهوری آذربایجان بر تغییر این قانون تأکید دارد، البته نخست‌وزیر ارمنستان نیز موافقت اصولی خود با این خواسته را اعلام کرده اما تأکید کرده که باید این تغییر به همه‌پرسی گذاشته شود.

مصادره صلح قفقاز
در واقع، اگرچه نشست سه‌جانبه کاخ سفید به‌عنوان جدیدترین تحول در روند آشتی در قفقاز جنوبی محسوب می‌شود، اما این پروسه نه از این نشست آغاز شده و نه در آنجا به‌پایان می‌رسد. موضوع تقسیم حاکمیت و اراضی در قفقاز جنوبی قدمتی بیش از یک قرن دارد و علی‌رغم اینکه در بین سال‌های 1918 تا 1991 به دلیل تسلط اتحاد جماهیر شوروی ثبات و آرامش نسبی حکم‌فرما بود، اما کوچ اجباری و تغییر مرزهای جمهوری‌های منطقه منجر به وقوع جنگ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه ارمنی‌نشین قره‌باغ و جدایی نخجوان از خاک اصلی آذربایجان پس از فروپاشی شوروی شد.

در جنگ اول قره‌باغ در دهه 1990 با مداخله بین‌المللی و تأسیس گروه مینسک به رهبری مشترک آمریکا-فرانسه و روسیه و تحت نظارت سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) آتش‌بس برقرار شد. اما نتیجه جنگ اول و باقی‌ماندن بخش قابل توجهی از خاک جمهوری آذربایجان تحت اشغال ارمنستان، ادامه مناقشات را رقم زد. در سال 2020، جمهوری آذربایجان در یک عملیات سریع موفق به آزادسازی بخش‌های اشغال شده از خاک خود گردید و جنگ دوم قره‌باغ که در نوامبر 2020 با میانجی‌گری روسیه خاتمه یافت، تلاش‌ها برای برقراری صلح در منطقه قره‌باغ را تحت تأثیر قرار داده است. آخرین پیش‌نویس پیمان صلح میان باکو و ایروان با میانجیگری اروپا تهیه شده و نقش دونالد ترامپ در طراحی آن مطرح نیست.

محسن پاک‌آئین به «هم‌میهن» بیان می‌کند: «معمار اصلی صلح در قفقاز جنوبی اتحادیه اروپا بود، که با دعوت از رهبران ارمنستان و آذربایجان به پراگ در مهر 1401 موجب امضای موافقتنامه‌ای شد که تمامیت ارضی یکدیگر را به‌رسمیت بشناسد و زنگزور همچنان در تمامیت اراضی ارمنستان باقی بماند. این پروسه سه سال پیش توسط اتحادیه اروپا آغاز و مذاکرات صلح میان دو طرف از آن زمان آغاز شده است. در واقع می‌توان گفت که دونالد ترامپ سعی کرده است تا دستاوردهای مذاکرات صلح پیشین را به نفع خود مصادره کند و خود را به‌عنوان عوامل مؤثر در صلح در قفقاز جنوبی معرفی نماید.

نفوذ در مرزهای شمالی
منتقدان جدی ایجاد کریدوری که ارتباط آذربایجان را با نخجوان به ارمنستان متصل می‌کند، این طرح را ابزاری برای نفوذ اسرائیل و ناتو در مرزهای شمالی ایران و تهدید امنیت جمهوری اسلامی می‌دانند. علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبری در امور بین‌الملل به این نکته اشاره می‌کند که: «علاوه بر ترکیه که عضو ناتو است، سایر کشورهای ناتو نیز خواهان حضور در این منطقه هستند و ناتو همچون مار افعی، میان ایران و روسیه قرار می‌گیرد؛ اما ایران اجازه این رفتار را نخواهد داد.»

وزیر خارجه پیشین ایران اضافه می‌کند: «پوتین بارها درباره اوکراین گفته که اگر اوکراین به ناتو بپیوندد و به مسکو نزدیک شود، واکنش خواهد داد؛ ما نیز نمی‌گذاریم ناتو به مرزهای شمالی ایران نزدیک شود و بر این اعتقادیم که پیشگیری بهتر از درمان است!» او همچنین می‌افزاید: «زمانی که ترکیه و جمهوری آذربایجان بر ساخت این کریدور تأکید کردند، نیروهای نظامی ایران تحت فرماندهی شهید باقری (رئیس وقت ستاد کل نیروهای مسلح ایران) رزمایش‌های متعددی در شمال غرب ایران برگزار کردند که نشان‌دهنده آمادگی و عزم جدی کشورمان برای جلوگیری از این اقدام بود.»

محمود شوری، پژوهشگر ارشد مسائل اوراسیا به «هم‌میهن» اشاره می‌کند که: «باید با صبر و حوصله بیشتر و دیدی مثبت‌تر به این موضوع نگریست. این به هیچ عنوان به معنای بی‌توجهی به عواقب منفی حضور آمریکا و اسرائیل در منطقه نیست. در واقع در تمام نقاط مرزهای ما آمریکایی‌ها و اسرائیل‌ها فعال‌اند و این موضوع نه یک واقعیت جدید بلکه یک وضعیت مستمر است که نمی‌تواند نمایانگر آسیب جدی برای ایران باشد.»

او در ادامه به احتمال تقویت روابط جمهوری آذربایجان با ناتو و اسرائیل از طریق مسیرهای ارتباطی و خطوط انرژی اشاره می‌کند: «این خط لوله انتقال گاز طبیعی آذربایجان به ترکیه پیش از این تحت نام باکو-تفلیس-قارص ایجاد شده و این مسئله واقعاً یک تغییر جدید ایجاد نمی‌کند. اگر خطوط لوله جدیدی نیز ساخته شود، این در واقع یک ظرفیت افزوده برای آذربایجان است، اما تحول اساسی در روابط این کشور با جهان ایجاد نخواهد کرد، چرا که چنین خطوطی از پیش وجود داشت.»

شوری همچنین نسبت به قابل پیش‌بینی بودن این پروژه ابراز تردید می‌کند و می‌افزاید: «اگر قرار است این کریدور طبق وعده‌هایی که داده شده است عملیاتی شود، حداقل دو سال زمان می‌برد. شرایط منطقه‌ای در دو سال آینده غیرقابل پیش‌بینی است و ممکن است تا آن زمان تحولات بزرگ دیگری پدید آید.»

با روسیه یا بدون روسیه
از منافع دیگر در سخنان ولایتی در خصوص واکنش به امضای اسناد طرح صلح قفقاز در واشنگتن، اشاره او به این نکته است که «ایران تأکید کرده که چه با روسیه و چه بدون آن، در راستای امنیت قفقاز جنوبی عمل خواهد کرد». این نگرانی که آیا روسیه در مورد پروژه‌ای که از استان سیونیک ارمنستان عبور می‌کند، شریک ایران محسوب می‌شود یا نه، مورد بحث است. زیرا پیش‌تر روسیه با ساخت چنین پروژه‌ای تحت نظارت نیروهای صلح خود موافقت کرده بود.

به‌نظر نمی‌رسد که تسلط نظامی روسیه بر کریدوری که مربوط به آذربایجان باشد، منفعت بیشتری نسبت به حضور پیمانکاران آمریکایی در کریدوری که تحت حاکمیت ارمنستان است، داشته باشد. در عین حال، تأثیر جنگ اوکراین بر توان روسیه برای حضور مؤثر در این منطقه مشهود است و روابط روسیه با باکو و ایروان در سال‌های اخیر به شدت تحت‌الشعاع قرار گرفته است.

اقداماتی نظیر بستن دفاتر رسانه‌های روس در باکو و تحقیر علنی روسیه از سوی الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان بر بحران این روابط می‌افزاید. کارشناسان در این زمینه هشدار می‌دهند که تنش‌ها میان باکو و ایروان با مسکو و مداخله آمریکا در قفقاز جنوبی احتمالاً می‌تواند دوباره آتش درگیری را شعله‌ور کند.

محسن پاک‌آئین به «هم‌میهن» اذعان می‌کند: «توجه به این نکته که یک مخزن نفتی متعلق به جمهوری آذربایجان در اوکراین هدف حمله روسیه قرار می‌گیرد، پیام روشنی دارد. روس‌ها به صراحت اعلام کردند که ترامپ در حال مصادره مسئله صلح است، در حالی که مفاد پیمان صلح پیش‌تر در نشست مسکو توافق شده بود.

ایران باید همواره مراقب باشد تا وضعیت اوکراین در قفقاز جنوبی تکرار نگردد.» او همچنین معتقد است که «روسیه به شدت از اقدام باکو و ایروان ناخشنود است و در صورتی که جمهوری آذربایجان، ارمنستان و روسیه گفتگوهایی برای عادی‌سازی روابط آغاز نکنند، این نشست ظاهراً صلح در واشنگتن ممکن است مقدمه‌ای برای درگیری جدیدی در قفقاز باشد، که طرفین آن می‌توانند روسیه و آذربایجان و ارمنستان باشند. باکو و ایروان باید در کنار تلاش برای نهایی‌سازی توافق صلح، روابط خود را با روسیه نیز ترمیم کنند.

البته لازم است که روسیه نیز رفتارهای خود را نسبت به این دو کشور تعدیل کرده و از نقش بزرگتری در روابط با آن دو پرهیز کند.» به اعتقاد پاک‌آئین: «نقش جمهوری اسلامی ایران در حفظ امنیت و برقراری صلح در قفقاز جنوب، باید شامل مذاکرات مستمر با روسیه، ارمنستان و آذربایجان باشد تا مواضع این کشورها را به یکدیگر نزدیک کند و مانع از بروز مناقشات جدید در این منطقه شود.

“`

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا