کفنپوشان ضدظریف را جدی نگیرید!
در مورد اجتماعات کوچک و جزئی نظیر تجمع کفن پوشان دیروز در میدان پاستور گاهی اوقات رسانه هاها هستند که به آن پر و بال میدهند و هدف آن اجتماع کنندگان را تامین میکنند. به عبارت دیگر در برابر یک حرکت تندور یک تندروی دیگری را از سوی برخی رسانهها شاهد هستیم که همدیگر را تکمیل میکنند.
گاه گاه یک حرکتهایی بر اساس تصورات ذهنی افرادی صورت میگیرد که احساس وظیفه میکنند و فکر میکنند باید یک کاری انجام دهند که اینها هیچ اقبالی در هیچ کدام از جریانهای سیاسی ندارند.
علت عمده این موضوع هم این است که این عده بسیار قلیل هستند و نه جریان اصولگرا از آنها حمایت میکند، نه جریان اصلاح طلب و نه جریان دیگری؛ بنابراین دلیلی نمیبینم که ما خیلی با پرداختن به این موضوع هدف آنها را تامین کنیم.
هدف آنها ایجاد یک جنجال است و چرا باید ما به این جنجال ابعاد ببخشیم. فرضا خود جریان اصولگرا در ارتباط با لایحه حجاب به جمع بندی رسیدند و عمل کردند و شاخصهای اصولگریی در این حوزه موضع گرفتند و گقتند این لایحه ایراد دارد و راجع به این ایرادات صحبت کردند و بر ضرورت رفع این ایرادات ناکید کردند؛ بنابراین ما نباید اگر ۲۰ تا موتور سوار در این زمینه موضع گرفتند به آن بدمیم.
حرفهای آنها در مورد آقای ظریف حرف جدیدی نیست، همان موقع که رهبری تعریفهای بسیار پر رنگی از آقای ظریف بعنوان راس تیم مذاکره کننده داشتند هم این بحثها میشد ولی عقلا به آن توجهی نکردند. در آنزمان بحثهایی مطرح شد و الان هم به صورت قلیلتر این بحثها مطرح میشود، اما خُب در مورد بحث قانونی آقای ظریف در آن جایگاه روال قانونی در حال طی شدن است و یک اظهار نظر قانونی در این زمینه فیصلهبخش چالشها خواهد شد و طرفین به یک جمعبندی خواهند رسید. ولی نمیتوان بحث قانونی را با موضوع تجمعات پیوند زد. این یک بحث قانونی است که رئیس مجلس هم به این مسئله تاکید کرده که باید دولت درمورد آقای ظریف تابع قانون باشد، اما عدهای بحثهای شخصی خودشان را داشته باشند و حرفهای بسیار سستی که هیچ دستگاه اطلاعاتی آن را تایید نکرده است ودر جایگاههای قانونی راجع به آن صحبت نشده است را مطرح میکنند.
بنظر میرسد خیلی به نفع جامعه نیست که ما حرکتهای کوچک اینگونه را بازتاب دهیم، برخی اوقات به جریان سیاسی مقابل خودتان نقد دارید و اشکالی ندارد و خوب هم هست، اما خوب نیست یه یک جریانی که هیچ پشتوانه سیاسی در میان گروهها ندارد وهر چه میخواهد میگوید بپردازید. من دغدغه بررسی این موضع را خیلی سلامت نمیبینم. این تندوری به جایی نمیرسد الا اینکه دو جریان به ظاهر متضاد در این قضیه مشارکت کنند.
یعنی هیچ تندوریی نمیتواند کاری در جهت بی نظمی انجام دهد الا اینکه بیاییم او را به نمایندگی از جریان مقابل به رسمیت بشناسیم.
بنده قطعا با چنین تجمعاتی مخالف هستم و آن را کار سنجیدهای نمیبینم و به همین دلیل هم که سنجیده نیست کسی از آن حمایت نمیکند. وقتی هیچ حریان سیاسی از اینکار حمایت نکرده باید از آن گذشت و آن را به حاشیه راند. ما مسائل جدی تری دادیم و رسانهها باید دغدغه مسائل ملی را داشته باشند. گرچه شما مسئله قانون گرایی را دارید، اما به نوعی دارید ذهن را از مسائل کلان دور میکنید، ما مسائلی در مورد دور زدن تحریمها و حل مشکلات اقتصادی جامعه داریم و اگر جامعه را از این دعواهای سیاسی دور کنیم و آرامش ایجاد کنیم زمینه را برای حضور بخش خصوصی آماده میکنیم ولی اکر هر روز به بهانه حضور دو تا موتور سوار بگوییم قانون از بین رفت خوب نیست.
الیته باید دست اندکاران محترم تمهیداتی برای پیشگیری از برگزاری این تجمعات غیرقانونی بیاندیشند ولی فراموش نکنیم اینها از خدا میخواهند که دو نفرشان دستگیر شوند، پس بهتر است به این مطالبه دامن نزنیم که وزارت کشور آنها را دستگیر کند، دو نفر آمدهاند و شعاری دادهاند و رفتهاند. یک عنصر تندرو به تنهایی نمیتواند در جامعه تلاطم ایجاد کند مگر اینکه یک تندروی بیاید در مقابل او و آن را کامل کند. یعنی دو تیغه قیچی متقابل در مقابل هم بوجود بیاید تا بتواند مصالح ملی را بخطر بیاندازد.